عاشقانه بی پایان ما

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی
عاشقانه بی پایان ما

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی

مدتی که نبودم

تو فاصله  این سه ماه اتفاقای زیادی افتاد ، تو مهر ماه یکبار با خونوادم رفتیم استا نبول دیدن داییام بعد از چند سال... تو آبان ماه بیست روزی اروپا بودم ، سفر خیلی جالب و خوبی بود ، آلمان و ایتالیا و هلند بودم ...مونیخ ، اشتوتگارت ، امزبورن ، آمستردام ، ونیز ، مستره و کلی جاهای دیدنی ... سفر خیلی پرتجربه ای بود 

تعریف کردنی از سفر زیاد دارم 

همین چند روز پیش اواخر آذر با هی رفتیم برای بله برونمون کت و شلوار خرید از میرداماد ، بابا اوکی داده منتظریم طی یه قرار رسمی بابا به بالای هی جواب بده و تاریخ بله برون تعیین کنیم.اما تو این فرصت کلی انگشتر نشون خوشگل دیدم و دیگه میدونم حدودا چی میخام بخرم...کالی کار برای بله برون داریم که باید انجام شه... وای چقد زلزله ها ترسناک بود خدا کنه دیگه نیاد...

دقیقا روزی که ما کت شلوار خریدیم برای هی ، علی رفت خواستگاری الهام...

هفته پیشم از ناهار دعوت بودیم خونه امو اینا و تا اخر شب که مونوپول ی بازی کردیم ...



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.