عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی

روزهای تیر

بعد از تموم شدن روزای قرمز تقویم رفتم سونو و ازمایش و معلوم شد در عرض یکما یهو کم کاری خفیف تیرویید گرفتم و پرولاکتینم بالاس و اینکه توسینم دوتا فیبر هست و تخمدانم پلی کیستیکه و همه اینا یه جورایی ریشش بهم وصله....باید برای تجویز و نظر دکتر برم پیشش و پیش یه دکتر غدد برای تکرار ازمایش برم...خانوما حتما ازمایش هورمونی بدین وسطح پرولاکتین روچک کنین چون با یه غده تو مغز در ارتباطه و مهمه جمعه این هفته باور نمیکنین هی اینا چقدر اصرار کردن که برم خونشون برای ناهار و اینکه هی گفت مامانم  میگه میخام بهش تلفن کنم که بیاد....چرا نمیاد؟ خلاصه راستش رو بخاین دوس دارم برم...دوسم دارم هی رو ببینم و کنار خانوادش بهم خوش میگذره اما احساس میکنم زیاد رفت و اومد خوب نیست مخصوصا که رسمی نیستیم...البته به طور قطع میگم که خانواده هی هیچ فکره بدی نمیکنن اما من خودم دوس دارم خیلی زیاد نرم ....با اینکه ندیدن هی و دیر به دیر دیدنمون دلتنگم میکنه و کرده و بعضی اوقات خیلی اذیت میشم اما ترجیحم اینه که الان رو اندازه و کمتر برم...از شانس هم دعوت شدیم خونه مادر بزرگ و دعوتشون رو رد کردم و کلیم تشکر کردم....ممنونم که انقدر دوسم دارن بهم احترام میزارن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.