عاشقانه بی پایان ما

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی
عاشقانه بی پایان ما

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی

مامان هی

امرئز تولد مامان هی بود بهش زنگ زدم وتبریک گفتم...صداش پشت تلفن میومد که میگفت:وای عزیزم یه دنیا ممنون....میبوسمت...مرسی به یادم بودی


فکر میکنم خدا خیلی دوسم داره چون مامان هی خیلی دوسسسسسسسسسسم داره

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.