عاشقانه بی پایان ما

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی
عاشقانه بی پایان ما

عاشقانه بی پایان ما

از لحظه های هی و شی

تولد هی جانم

خب دیروز من برای هی یه تولد خصوصی دو نفره گرفتم، هی جانم شمعای 28 سالگی رو فوت کرد و 28 تموم شد....دوتایی رفتیم پارک ملت و تواد ور در دل طبیعات برگزار  کردیم و کیک خوردیم و کادو باز کردیم و جدول حل کردیم و فریزبی بازی کردیم...امسال تولد هی با پارسال فرقش اینه که حالا بازم مثل همیشه سالم کنارمه و نگرانی پارسال و روزای عملش رو ندارم...اردیبهش ماه فوق العاده ایه برام و دوسش دارم چون تو این ماه عشق بدنیا اومده و خدا بازم تو این ماه دوباره سلامت عشق رو بهم برگردوند و اینکه ما تو این ماه باهم اشنا شدیم


اوه دوتا مدرک مهمم اومده و من الان دوتا مدرک فنی حرفه ای دارم  که خیلی برام گرفتنشون مهم بود.

از مدتی که نبودم

سلام علیکم ، سال نو مبارک و چقد من نبودم!امیدوارم سال خوبی باشه امسال و پر از خبرای خووووب خوب،تو اردیبهشت دارم تبریک عید میگم!سال گذشته اخراش حسابی شلوغ بود و دلیلش کارم تو دوتا شرکت و هندل کردن کارا بود...طبق قولم به خودم پایان سال گذشته من تونستم نزدیک به 5 میلیون  پول سیو کنم و طلاهایی که دوس داشتم رو هم بخرم...امسال هدف مالی 6 ماهه گذاشتم و کلی اهداف غیر مادی!تعطیلات عید که خیلی عالی و اروم گذشت و پر از خوندن کتاب و طبیعت بود و استراحت ...باید بگم که امسال خیلی خیلی من تغییر کردم و نظرم راجع به خیلی چیزا 180 درجه فرق کرد و احساس پختگی میکنم ،و این تغییر نظرات منجر شد به ارامش و حال خوب بیشتر...بطوریکه امسال تو این 30 روزی که گذشت نمیدونم چند روز مثل قبل نارحت بودم یا کلافه!این برای من عالیه!به خودم تبریک میگم...
در مورد هی...خداروشکر حالش خوبه هم جسمانی و هم روحی
یه روزم عید دیدنی رفتیم خونه دوستامون و یه اتفاق خوبتر اینکه بزودی یکی از زوجای گروهمون عقد میکنن و حالا دوتا زوج رسمی داریم
هفته ای که گذشت هم بخاطر تعطیلات عید پاک شرکت خارجیمون تعطیل بود و یک هفته استراحت بودمبعد از این همه تعطیلی !

خلاصه که این مدتی که نبودم همه چیز مرتب و خوب و خوش بوده و امسال هم خواهد بود...فعلا درگیر دوتا شرکت و هدفای جدیدم هستم و اینکه این ماه دوتا مناسبت مهم و قشنگ در پیش است

دیروز دوتا امتحان فنی ح.رفه ای داشتم که هی عزیزم اومد و منو رسوند و صبر کرد تا تموم شدن ، امتحانام خوب شد خداروشکر...خیلی حس خوبیه حمایت شدن...خیلی سال پیش زمان دانشگاهها هم یادمه چندباری هی این حس حمایت رو توم ایجاد کرده بود...ازم سوال میپرسید و منم جواب میدادم واسه امتحان....بعد  امتحان ناهار طرفای ساعت 3  رفتیم کباب ترکی خوشمزه خوردیم و داشتیم درمورد اینده نزدیک حرف میزدیم...خب در مورد وضعیت این روزا همه هیجان و استرس هام طبیعیه چون نگران اینم بیشتر که خانوادم بعد از شنیدن عمل هی چه فکری میکنن و چه پاسخی میدن ...اما از اینروزا دارم لذت میبرم چون ذوق و شوق هردومون برای رسیدن بهم ، منو دچار حس خیلی خوبی میکنه...هی تو روز چند بار پیش میاد که میگه"بعد از عید تو دیگه زن منی!" و این حس مالکیتش رو از جای یه مرد نمیتونم درک کنم اما میتونم حس کنم چقدر واسش ارزشمنده بدست اوردن دختری که ، دختر ارزوهاشه و خودش انتخابش کرده و عاشقشه!به این فکر کردم بعد از اینکه تاریخ خواستگاری مشخص بشه من کم کم برنامه های مربوط به روزهای قشنگ وصال رو مشخص میکنم و با هی رو همه چیز فکر خواهیم کرد...تا همین الان یه چیزاییش رو برای خودمون ترسیم کردیم اما نه دقیق و فعلا یه چیزایی پیش فرضه...
بعد از عید دوتا امتحان دیگه برای فنی ح.رفه ای دارم که خیلی مهمن تو اینده من و حتی هی...فک میکنم امسال کل عید تو استرس و خوشحالی و هیجان بگذره تا خانواده هی زنگ بزنن برای اومدن ...کارای هفته عشق تقریبا تموم شدس

55 روز تا عید

خب من فقط دوماه اخر سال دارم میشمرم چقدر مونده به عید...55 روز مونده به سال 96 و من خیلی خیلی حس خوبی دارم...گذر از زمستون به بهار رو خیلی دوس دارم، حس نو شدن و تکون خوردن و تکاپو...تو همه سال های گذشته هم همینطوری بودم و این حس حس پایدار و جز لاینفک زندگی منه که ازش حس خوب میگیرم...با هی بیرون بودیم یکیدو روز پیش...چقدر خوب بود و چقدر هی رو دوس دارم...وقتی بهش از تصمیمام گفتم از همش استقبال کرد...یکی از خواسته هام اهمیت به محیط زیست بود که کمتر و صرفه جویانه تر و طبیعت دوست تر زندگی کنیم...یکیش تفکیک زباله ها بود...یکمم به هی درباره "عقده ادیپ" گفتم و راجع به بچه ها...کلیم حرف درمورد غذا زدیم مثل همیشه و یکساعتم تو صف رزرو رستوران نشستیمیکی از چیزایی که تا سرحد پرستش تو هی برام فوق العادس ، حس نوع دوستی و کمکشه...وقتی با همه عشقش هروقت پول نقد داره کمک میکنه و کسی رو رد نمیکنه...وقتی به پسر کوچولوی فال فروش میگه اگه سردته بیا تو ماشین بخاری بزنم برات یا بهش قرص سردرد میدههی تو موجود فوق العاده ای هستی و از خدا بابت داشتنت و افریدنت ممنونم و بهت افتخار میکنم...
من و هی در کنار هم خیلی زوج منعطفی هستیم و خیلی روهم تاثیر داشتیم و به نظرم ویژگی بارز دوستی سالهامون صبور بودن ، انعطاف و حرمت بود...از خدا ممنونم که کسی تو زندگیم که درک میکنه منو...
فعلا کارای دو شرکت رو همزمان هندل میکنم و رو به جلو هستم ، فقط از پوزیشن هام راضی نیستم اما فعلا لازمه برای اینده بهتر اینطور پیشرفت اما زمینه اینده رو دارم اماده میکنم.
برای روز عشقمون برنامه ریزی  کردم و دارم انجامش میدم و اگه برنامه سوپریزیم خوب پیش بره خیلی خوب میشه.

درمورد حادثه پ.لاسکو میخام سکوت کنم